شعر ولادت حضرت زهرا (س)

مشق عشق

ما همه هستیم قربانی زهرا و علی
سائل الطاف پنهانی زهرا و علی
بارها و بارها داده است بر دل های ما
جان تازه مدح طوفانی زهرا و علی

مادر سادات

ذکر سجاده..مادر سادات
در دلم یاد مادر سادات
یاد اولاد مادر سادات
روز میلاد مادر سادات

یا عزیز الله

داریم به دل گرمیِ طوفانِ نجف را
داریم به لب مِدحَتِ سلطانِ نجف را
داریم به سَر سجده به ایوان نجف را
خوردیم فقط شُکرِ خدا نان نجف را

وصف مادر

شاعرم؛ مثل همیشه، با قلم، در می زنم
در بهشتم؛ چون قلم، در وصف مادر می زنم

هر شب قدرم، پُر از تقدیر صبحی روشن است
تا دم از آن نامِ با قرآن برابر می زنم

جانِ على

وقتى که خدا میل تماشاى تو دارد
یعنى که نشان از ید طولاى تو دارد

باید بنویسند به هر نقش و نگارى
جبریل در افلاک تمناى تو دارد

غرق نوری

شهر لبریز از طراوت شد
تا که عطر تو بر مشام رسید
و خدا گفت چشمتان روشن
مادر یازده امام رسید

تمام عشق

تمام عشق خطی از کتاب فاطمه است
و نور ذره ای از آفتاب فاطمه است!

به استناد بیانات سیزده معصوم
بهشت هشت درش جمله باب فاطمه است

مادر

قدم هر جا گذاری خاک آن زر میشود قطعأ
غلام حقله گوش تو ابوذر میشود قطعأ

من از ام ابیها بودنت فهمیده ام زهرا
کسی که دخترش باشی پیمبر میشود قطعأ

خیرالعمل

از فاطمه گفتن همان خیرالعمل بود
میلاد او امروز نه، روز ازل بود

نور است او، در لازمان و لامکان است
هرجا که می‌بینیم هست و بی‌نشان است

اهل کسایِ فاطمه

استجابت زیر دستِ دستهای فاطمست
بهترین کرسی عرش الله جای فاطمست
«لافتی الا علی» حمد و ثنای فاطمست
چونکه حیدر هم خودش اهل کسای فاطمست

ام ابیها

باران شروع شد، همه جا را صدا گرفت
پس کوچه های قلب محمد صفا گرفت
نوری وزید در وسط کوچه های شهر
عطری شبیه سیب بهشت خدا گرفت

شبِ میلاد

در زمین آسمان نمی‌گنجد
قدرِ او در بیان نمی‌گنجد

شبِ میلاد حضرتِ زهرا
ذوقِ ما در لسان نمی‌گنجد

دکمه بازگشت به بالا