شعر ولادت امام جواد (ع)

به لبخند رضا

 

مینویسمسر خط نام خداوند رضا

شعر امروزبپرداز به لبخند رضا

آنکه باآمدنش آمده محشر چه کسی ست؟

از تو درآل نبی با برکت تر چه کسی ست؟

مظهر جود

روزی که روی نفس خودم پا گذاشتم

دل را به پشت خانه ی تو جا گذاشتم

بیمار چشم تو دل من گشت و بعد از آن

یک سو دگر طریق مداوا گذاشتم

قبله کواکب

بیا به شهر مدینه نگاه را حس کن

به دل سفر کن و نزدیک راه را حس کن

بیا به روی مسیح آفرین حق بنگر

شمیم یوسف بیرون ز چاه را حس کن

رباعیات ولادت امام جواد (ع)

آن گل که سرآغاز شکوفائی بود

رخسارۀ او بهشت رویائیبود

وقتی که درآغوش رضا می خندید

چون دیدن باغ گل تماشائی بود

با مهر تو دل سپهری ازنور شود

با یاد تو سینه وادی طور شود

تنها نه ز مقدم تو شاد است رضا

کز آمدنت فاطمه مسرور شود

ای گل که فضا معطر ازبوی بود

سرتا سریثرب همه مشکوی تو بود

وقتی که رضا تو را در آغوش گرفت

در دیدۀ او نقش گل رویتو بود

سید هاشم وفایی

 

دردانه ی رئوف

شعری برای ماه رجب دست و پا کنید

دل را پر از ترنُّم  ِ یا ربَّنا کنید

آئینه وار خوبیُّ و بد را جدا کنید

توشه برای روز مبادا سَوا کنید

گل پسر شمس ِ شموس

از عرش ندا آمده أین الرَّجبیُّون

پیغام خدا آمده أین الرَّجبیُّون

شفّافیِّ آئینه ی این سینه خدائیست

مصراع به مصراع من اینبار رضائیست

صبح طلایی

سلام حضرت باران سلام یا مولا

امام زاده ی سلطان سلام یا مولا 

گدا برای تو بودن بهانه می خواهد

ظهور معرفتی عاشقانه می خواهد 

در هوای کاظمین

در ساحل جود خدا باران گرفته

باران نور و رحمت و احسان گرفته 

در هر نگاه این قبیله هل أتایی ست

چشم تهیدستان عالم جان گرفته 

اسیر نگاهتم…

من قطره ام,تو اوج منی,دریای منی

من لفظم و کمال منی,معنای منی 

دنبال رد پای توام,تا به اوج عرش

تو رهنمای راه منی ,مولای منی 

نسیمی از سر زلفت بهار دنیا شد

نسیمی از سر زلفت بهار دنیا شد
تو آمدی و امیدی به عشق پیدا شد
تو آمدی و خبر آمد از سرادق عرش
زمین برای همیشه پر از مسیحا شد

دکمه بازگشت به بالا