باز بوی بهار آمده است
سینه ها را قرار آمده است
چشمه جاری کرامت حق
از دل کوهسار آمده است
مهپاره ی ایل پاک محمودی تو
آیینه ی قدی حسن بودی تو
صد خمره عسل ریخت زمین , یابن حسن
لبهای خود هر بار که بگشودی تو
رضا رسول زاده