شعر ولادت امام زمان (عج)

آفتابِ ابر ها

ما بنده ایم و اختیار از خود نداریم

جز آنکه سر بر خاک پای تو گذاریم

ما را گدای کوی دلبر خلق کردند

ما با گدای تو شدن سرمایه داریم

شعر ولادت امام زمان عج

دست افشانی کند سرو ِ سر ِ هر کوچه ای

جشن ها بر پا شده است بر معبر هر کوچه ای

این هزار و چندمین روز عبادت میشود

این هزار و چندمین جشن ولادت میشود

شعر ولادت امام زمان (عج)

ناگاه از آن سیاهی, زد شعله ای شراره
روشن شد عرش اعلی, با چارده ستاره

از بین انجمن سبز, می شد یکی پیمبر
یک نور فاطمه شد, یک نور نیز حیدر

اشعار ولادت امام زمان (عج)

زیباترین بهانه برای سرودنی
تنها دلیل خلقت بود و نبودنی

با تو شروع میشود این بار شعرمن
زیرا فقط تویی تو هوادار شعر من

شعر ولادت امام زمان (عج)

خیلی وقته که شب وروز
آرزومند وصالم
به امید دیدن تو
میگذره هر روز سالم

شعر ولادت امام زمان (عج)

دور زمان به نیمه شعبان رسیده است
اندوه و درد و غصّه به پایان رسیده است
بر جسم مُرده ی همگان جان رسیده است
از آسمان , خلیفه ی رحمان رسیده است

شعر ولادت امام زمان (عج)

سائـلم , حاجتم عنایت اوســت
مطمئنّــم کرم سَـجیّت اوست
زنده دل بودنم به بَـرکـت اوست
“دل سراپرده ی مُحبّـت اوست”

شعر ولادت امام زمان(عج)

امشب دوباره لوح و قلم را طلا کنم
قافیه های نابِ خدایی جدا کنم

امشب تمامِ عشق , مهیّا شده ولی
باید بساطِ شور و شعف دست و پا کنم

شعر ولادت امام زمان (عج)

عرض ادب ای جان و ای جانان نرگس
ای سیب سبز نوبر دامان نرگس
با غمزه ای دل برده ای از مادر خود
محو تماشایت شده چشمان نرگس

شعر ولادت امام زمان (عج)

در این سینه تیرِ محبت نشسته
و چشمم به امیدِ اُلفَت نشسته

بهشت آرزویِ گدایی نباشد
که در سایه ی طاقِ نُصرت نشسته

شعر ولادت امام زمان (عج)

منم اهلِ آبادیِ آب ها
منم خانه بر دوشِ گرداب ها

به چشمم ببین خانه ی خویش را
بنا کرده ام رویِ سیلاب ها

شعر ولادت امام زمان (عج)

در سینه ام امشب آسمان دارم
یک دشت, ستاره بر زبان دارم
از کوفه و سهله می روم تا قم
زیرا که هوای جمکران دارم

دکمه بازگشت به بالا