شعر ولادت پيامبر اكرم (ص)

یا رسول الله مدد

وقتی که آمنه به محمد سلام گفت
یعنی در آینه به محمد سلام گفت

آن دم گشود دست و پسر را بغل گرفت
یعنی ستاره بود و سحر را بغل گرفت

ای که وجودِ همه عالم تویی

ای که وجودِ همه عالم تویی
ذکرِ سجود همه آدم تویی

منشاءِ خیرِ همه ی کائنات
علتِ هستیِ دو عالم تویی

آقای من

هوای شهر نسیم پیمبری دارد
چقدر عطر گلاب معطری دارد
چه عاشقانه ملائک به هم خبر دادند
که این پسر قدم عشق پروری دارد
امیدوار به فردای بهتری شده ایم

یا اهل بیت النبوه

آفتاب از افق میمنه دل کند،آمد
بر لب آینه‌ی غمزده لبخند آمد
کوچه از هَمهَمه ی بال مَلَک بند آمد
آخرین برگه‌ی پیغامِ خداوند آمد

یا رسول الله(ص)

سلام ما به تو ای شخص اوّل عالم
درود ما به تو ای سیّد بنی آدم

چه احتیاج به اعجاز دیگری که تویی
خلیلْ آیت و موسی ید و مسیحا دم

لاحول و لا قوه الاّی رسولان

عبدی که شود مال خدا مال کسی نیست
دنبال کسی باش که دنبال کسی نیست

خرجی گداهای حرم پای کریم است
جز دوست، کسی باخبر از حال کسی نیست

پرچمی به دل

معادلات نگاه مرا به هم‌زده ای
از آن‌زمان که دراین کوچه ها قدم زده ای!

کشیده ایم به سلمان و سینه چاک توایم
چه پرچمی به دل امت عجم زده ای!

یا نبی الله

باید که خدا نام تو طاها بگذارد
با خلق تو منّت به سر ما بگذارد
جبریل، میان حرمت پا بگذارد
داغی به دل گنبد کسرا بگذارد

یا اهل بیت النبوه

گرچه خالیست دست‌های گدا
لنگ مدح شماست پای گدا
رونقی نیست در سرای گدا
مانده جانی ولی برای گدا

حضرت عشق

عرش را در زیر پا داری و بالا می روی
صبح و ظهر و شب که تا آغوش زهرا می روی

گفتی از مسجد دری را رو به زهرا وا کنند
این چنین از منبر ساحل به دریا می روی

یا نبی الله

کار کسادِ من به دعای تو پا گرفت
معراج چشمهای تو دست مرا گرفت

قبل از رسیدن تو بُت قلب من شکست
تو آمدی و کعبه ی ما را خدا گرفت

رسول مهربان عالم

دارد سرِ تعظیم سرِ ما به نجف
خیلی شده ایم عاشق و بیتابه نجف
مقصود اگر کعبه و بُتخانه نبود
مایل بشود قبله ی ماها به نجف

دکمه بازگشت به بالا