شعر ولادت اهل بيت (ع)

چشم جبریل

 

تا پَرِ سوخته اش را سوی گهواره کشید…

و پر و بال گرفت و به سوی عرش پرید…

و ملائک همه دیدند که ممتاز شده است…

این سرافکندهٔ دیروز سرافراز شده است…

پسـرِ شیرِ خـدا

تـیغِ اَبرویِ تو بُرَّنده تر از شمشـیر است
رشته یِ دل به سَرِ گیسوی تو زنجیر است
عشق توعشقِ حسین است…وَعالمگیر است
سر سِپردن درِ این خانه اگر تقدیر است…

صورت اخلاص

دلهای عاشق حلقه بر در دارد امشب
باران لطافت مثل کوثر دارد امشب
حیدر میان خانه حیدر دارد امشب
عباس می آید علم بر دارد امشب

سلطان عشّاق

خورشید هم امشب به این درگاه می آید
زیرا خبر پیچیده هر جا , ماه می آید

امشب خیال حضرت ارباب آسوده ست
دارد کفـــیل زینبـش از راه می آید

ندامت

احسان قدیمی و اسیریم به دامت
مستیم به نام تو و هستیم به نامت

فطرس به امید تو پر سوخته آورد
تو آمده‌ای باز شود باب کرامت

شعر ولادت قمرالعشیره (ع)

شام مارا سحر رسید امشب
آسمان را قمر رسید امشب
می به ما بیشتر رسید امشب
که علی را ثمر رسید امشب

شعر مدح حضرت ابوالفضل (ع)

همیشه روی لبم ذکر یا اباالفضل است
چراکه حضرت مشکل گشا اباالفضل است

دو دست داده به راه خدا و پس چه عجب
اگر که معنی دست خدا اباالفضل است

بحر طویل میلاد امام سجاد (ع)

باز کیفیّت کوثر لب من را تر کرد ,

کار صد ساغر کرد , حالت هوش مرا بدتر کرد ,

باز این باده مرا دربه در میکده کوثر کرد,

سه شب اینجا همه جا بزم محبّت برپاست

شعر مدح قمر بنی هاشم (ع)

به نام نامی شاه جهان ابوفاضل
به نام ماه زمین و زمان ابوفاضل
به نام اسوه نام اوران ابوفاضل
به غیرت و شرف عشقمان ابوفاضل

بگو یکسیت فقط پهلوان ابوفاضل

شعر ولادت حضرت ابالفضل(ع)

وقتش رسیده تا به بیانم توان دهید
این حرفهای مانده به دل را زبان دهید
وقتش رسیده روی پر جبرئیل ها
شعری به قلب این قلم از آسمان دهید

شعر ولادت امام حسین(ع)

ای علت قداست و تکثیر گریه ها
بالاترین تنزل قدسی ,ای آشنا

خمیازه ایم,,نشئه ی ما هم‌خمار توست
افتاده است پرده خدا هم دچار توست

روز اول

بوی تو آمد توانم داده اند
مرده ای بودم که جانم داده اند

سر به قربان همان ها که مرا
هدیه بر این خاندانم داده اند

دکمه بازگشت به بالا