شعر ولادت اهل بيت (ع)

هنگام اذانت

از عربده‌ام ُپر شده میخانه‌ام امشب

بد مستم و بر گردنِ پیمانه‌ام امشب

سودا زده‌ی طُره‌یِ جانانه‌ام امشب
زنجیر بیارید که دیوانه‌ام امشب

یا دلبر

با کف خالی و دل پر خون
امدم تا دوباره در بزنم
سر شب با دو پلک تر شده ام
امدم ناله تا سحر بزنم

شعر ولادت حضرت علی اکبر (ع)

سر خوشم باز در هوای علی
در هوای پر از خدای علی
قلم آورده ام که بنویسم
چند خطی فقط برای علی

مرام شیعه

به دنیا آمدى تا مطلبى دیگر بیاموزم
من از رفتار تو الله را اکبر بیاموزم

کلاس درس شد سجاده ات,من روز میلادت
نشستم تا جهان را پاى این منبر بیاموزم

اشک شوق

السلام علیکَ یا اول
السلام علیکَ یا آخِر
السلام علیکَ یا باطن
السلام علیکَ یا ظاهِر

افلاک

خدایِ عالیِ اعلی ندارد از تو عالی‌تر
ندارد در بساطِ خود از این عالی تعالی‌تر
علیُّ حُبُه جُنَّه قسیم النار والجَنَّه
به حمدِالله وَالمِنَّه ولی‌الله ست والی‌تر

ذکرِ لبِ

راز و نیـازِ امشـبم تأثیـر دارد
وَالله دیـدارِ عـلی تکبـیر دارد
بالایِ چشمْ ابرو که نَه…شمشیر دارد
هر نقطه از هرخطبه اش تفسیر دارد

قَمَر

بوسه زده ست , حضرت مولا به دست تو
پس آن کجا و بوسه ی ماها به دست تو !!!
در این جهان برای علمداری آمدی
رحمت بر آنکه داد , علم را به دست تو

حماسه

می آید از بهشت خبرها یکی یکی

امشب گشوده شد همه درها یکی یکی

وقتی علی دوباره قدم میزند به خاک

مبهوت میشوند نظرها یکی یکی

رخصت

همین که عطر تو را با خودش بیارد باد
به خاکِ پات می اُفـتیم , هرچه بادا باد
اگر بناست که صید کسی بجز تو شویم
خدا کند که نباشیم لحظه ای آزاد

شعر ولادت حضرت امام سجاد (ع)

به دفتر قلم شعر تر می گذارد
سپس قافیه را شکر می گذارد
تو روح تهجد شدی پس خداوند
طلوع تو را در سحر می گذارد

شعر ولادت حضرت ابوالفضل العباس(ع)

ابرو گره زدی و گره خوردلشکری
“به به”به این صلابت وشور و دلاوری

وقتی میان معرکه شمشیر میزنی
یک نسخه ی برابراصلی زحیدری

دکمه بازگشت به بالا