دارد خدا هـــوای تو را طور دیگری
از آدمـــی سری,به خـدا طور دیگری
در بین خلق خنده نمـــی رفت از لبت
گریه کــن سحر!, به خفا طور دیگری
دارد خدا هـــوای تو را طور دیگری
از آدمـــی سری,به خـدا طور دیگری
در بین خلق خنده نمـــی رفت از لبت
گریه کــن سحر!, به خفا طور دیگری
تاکه دنیا آمدی دنیا سر و سامان گرفت
نه فقط دنیا که مافیها سر و سامان گرفت
آمدی و مدعی های دروغین جا زدند
قصه پیغمبری یکجا سر و سامان گرفت
تو آمدی و زمین در هوای تو افتاد
و عرش در هوس خنده های تو افتاد
برای درک تنفس در این جهان سیاه
هوای تازه ای از ابتدای تو افتاد
ای مفتخر خدای ز خلق جمال تو
دیده خدا کمال خودش در کمال تو
تو لایق صفات خدایی بدون شک
ازاین صفات هرچه که داری حلال تو
ای گل سر سبد طایفه ی آقاها
ای بزرگ همه بی مثل و همتاها
هرکسی دیده تو را مست شد و خانه خراب
تشنه ی دیدن تو میکده ها صهباها
ای لطف تمام یا رضا ادرکنی
ای فیض مُدام یا رضا ادرکنی
بر محضر پاکت ای امام معصوم
پیوسته سلام یا رضا ادرکنی
او وعده ی حقِّ سوره ی کوثر بود
نــورانـیـتـش چو صورت مــادر بود
با حبِّ ولایتش همه شیعه شدیم
او وارث نــور حضـرت حیــدر بود
تیغابرویت غزل را درخطر انداخته
پیش پایتازتغزل بسکه سرانداخته
!مرد این میدان جنگ نابرابر نیستم
تیرمژگانتز دست دل سپرانداخته
عرشیان باب حوائج که خطابش کرند…
فرشیان جای ابا الفضل حسابش کردند
داشت کم کم به تکان های عمو می خوابید
ناگهان هروله کردند و خرابش کردند
قسمتم شد که آشنا باشم
شامل قدری اعتنا باشم
قسمتم شد که پای بگذارم
در مسیری که مبتلا باشم