شعر ولادت اهل بيت (ع)

ولایت شیر خدا

با ذکر یاد و نام علی مست میشوم

هر لحظه با کلام علی مست میشوم

 دانه ز دست هر کس و ناکس نمیخورم

چون که به روی بام علی مست میشوم

قبله ی مردم

 

درساعتی شگفت, مکعّب شکست و بعد

مردیبه جای قبله ی مردم نشست و بعد

 

رکعـتشـدو نمـاز شدو حمـد و سوره شد

آمـدطلسم مسجـدیـان را شکــست و بعد

قاری قرآن کعبه

 

آنروز آسمان به کَفَش خُم گرفته بود

دریای عشق , شور تلاطم گرفته بود

از شوق رب الارض و تماشای چهره اش

آدم سراغ خوشه ی گندم گرفته بود

به لبخند رضا

 

مینویسمسر خط نام خداوند رضا

شعر امروزبپرداز به لبخند رضا

آنکه باآمدنش آمده محشر چه کسی ست؟

از تو درآل نبی با برکت تر چه کسی ست؟

مظهر جود

روزی که روی نفس خودم پا گذاشتم

دل را به پشت خانه ی تو جا گذاشتم

بیمار چشم تو دل من گشت و بعد از آن

یک سو دگر طریق مداوا گذاشتم

پای گهواره

همیشه جای رقیه ست پای گهواره

و طفل را به بغل گاه جای گهواره

شروع میشود اینسان صدای گهواره :

بیاورید علی را برای گهواره

شه زاده ارباب

هستم همه شب یاد تو ای شه زاده

محتاج به امداد تو ای شه زاده

ای کاش که امر فرج امضا بشود

از برکت میلاد تو ای شه زاده

 سید مجتبی شجاع

 

فصل دل عشاق

روشن شب تار می شود از امشب

غم پا به فرار می شود می شود از امشب 

فصل دل عشاق علی اصغر

6ماه بهار می شود از امشب

سید مجتبی شجاع

 

سوگند به نامت …

تا نام شما روی لب ما باشد

روشنتر از این روز,شب ما باشد

سوگند به نامت ای علیِ اصغر

دم از تو زدن تاب و تعب ما باشد

سید مجتبی شجاع

باب الحوائج

غم خانه خراب می شود تا شش ماه

می سوزد و آب می شود تا شش ماه

هر کس که دعایی بکند از امشب

با لطف تو مستجاب می شود تا شش ماه

 سید مجتبی شجاع

 

خانه زاد کعبه

نگاهی کرد مولا جان گرفتم

نفس زد با دمش ایمان گرفتم

تکلم کرد و من قرآن گرفتم

و از او درس یک انسان گرفتم

نوکریِّ شاه عرب

با حرف و حدیث کعبه همراه شدیم

با نوکریِّ شاه عرب  شاه شدیم

در مکتب او صاحب این جاه شدیم

از خوب و بد زمانه آگاه شدیم

دکمه بازگشت به بالا