شعر شهادت امام باقر (ع)شعر شهادت اهل بيت (ع)

آنقدَر داغ دارم

پا به پای پدر سفر کردم
در میان خرابه سر کردم

پدرم بینِ ریسمان بود و
با رقیه پدر پدر کردم

عمه ام تا به رویِ خاک افتاد
دیده ام را ز اشک, تر کردم

از همان روزِ تلخ, تا امروز
گریه هر روز تا سحر کردم

دست در دست عمه ام آن روز
از دلِ نیزه ها گذر کردم

سُمِ مرکب بوی گلاب گرفت
از تنی که به آن نظر کردم

تا سه ساله میان راه افتاد
پدرم را خودم خبر کردم

آنقدَر داغ دارم از آن دم
که از این زهر, خون, جگر کردم

رضاباقریان

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا