شعر اربعین

برخیز ارباب

زینب رسیده از سفر برخیز ارباب

با کاروانی خون جگر, برخیز ارباب

برگشته ام از شام و کوفه, قد خمیده

آورده ام صدها خبر, برخیز ارباب

شد مقتدای کوفی و شامی سقیفه

می سوخت خیمه مثل در, برخیز ارباب

ای کاش تو هم در رکوع بخشیده بودی

انگشترت شد درد سر, برخیز ارباب

شد روزگارم تیره, وقتی کنج ویران

مهمان ما شد تشت زر, برخیز ارباب

یک جمله از غمهای زینب, بشنو کافیست

با شمر بودم همسفر, برخیز ارباب

از دختر دردانه ات چیزی نپرسی!!

جا مانده در وادی شر, برخیز ارباب

در آرزوی دیدن موعود دارم

چشمی به راه منتظر, برخیز ارباب

 حسین ایمانی

 

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

‫۴ دیدگاه ها

  1. سلام دوست عزیز مطالب خیلی خوبی داری امیدوارم در این راستا موفق باشی اگر تونستی به ولاگ من هم سری بزن و نظر خودت رو درباره ی وبلاگ من بگو

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا