شعر شهادت اهل بيت (ع)شعر شهادت حضرت زهرا (س)

بهر امداد

باز در شهر رسیدی و نفهمید کسی
آشنایی طلبیدی و نفهمید کسی

درد این است که ما مدعی هجرانیم!
درد هجران تو چشیدی و نفهمید کسی

غافل از چشمِ خدابین تو مستیم همه
فعل ما را همه دیدی و نفهمید کسی

بی حیاییم و به جای همه ی ما آقا
لبت از شرم گزیدی و نفهمید کسی

هر سحر توبه به جای همه ی ما کردی
جور یک شهر کشیدی و نفهمید کسی

بارها وقت زمین خوردن ما با عجله
بهر امداد دویدی و نفهمید کسی

چه شد آخر وسط روضه ی ما غوغا شد؟
به گمانم که رسیدی و نفهمید کسی

هر زمان روضه گرفتیم برای زهرا
سرمان دست کشیدی و نفهمید کسی

صبح و شب گریه برای غم مادر کردی
مثل یک شمع چکیدی و نفهمید کسی

دیده ای واقعه را… آجرک الله آقا
شاهد قتلِ شهیدی و نفهمید کسی

 محمد جواد شیرازی

 

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا