شعر مدح و مناجات حضرت رقيه (س)
حنانه ترین دختر
با خنده یخود صفای دلها می شد
آرامش ِخاندانِ طاها می شد
حنانه ترین دختر این کاشانه
در کودکی اش مادر ِبابا می شد
در جمع برادران خود تا میرفت
لیلیِ دل عترت لیلا می شد
با لهجه ی شیرین خودش تا میگفت
بابا بابا بابا غوغا می شد
در پیشنگاه عمه و بابایش
هر لحظه شبیه تر به زهرا می شد
وقتی کهبه دیدن عمویش میرفت
عباس به احترام او پا می شد
پایش روی خاک قبل از آنکه برسد
زیر قدمش بال ملک وا می شد
مأمورنبود ورنه گر میفرمود
تا کوفه تمام دشت دریا می شد
صد حیف نشد بماند و رشد کند
میمانداگر زینب کبری می شد
جوادحیدری