در این هوای بهاری، شدم دوباره هوایی
بهار میرسد اما، بهار من! تو کجایی؟
چه برکتی، چه نویدی، چه سبزهای و چه عیدی؟
به سال نو چه امیدی؟ اگر دوباره نیایی
مقلّبانه به قلبم، هوای تازه بنوشان
محوّلانه به حالم، اشاره کن به دعایی
مقدرست به فالم، مدبّرانه بتابی
خوش است لیل و نهارم، اگر نظر بنمایی
اگر قرار چنین شد، تو را بهار نبیند،
چنین نکو، زِ چه رویی؟ چنین خجسته چرایی؟
اگر چه حُسن فروشان، به جلوه آمده باشند،
تو آبروی جهانی، تو روی ماه خدایی
دل از امیر سواران، گرفته است بشارت
از آسمان خراسان، شنیده است ندایی
به سوی چشمهی عشقت، اگر که تشنه بیاییم
قسم که حضرت باران! همین بهار میآیی
خودت مگر که به زهرا، توسلی کنی امشب
نمیرسد گل نرگس! دعای ما که به جایی
قاسم صرافان