شعر مناجات امام حسين (ع)

سیّدُالشَهید

سیّدُالشَهید

یا سیّدُالشَهید, عزیز خدا, حسین
ای نور چشم حضرت خیرُالنِّسا, حسین

با هر کسی به غیر تو بیگانه می شود
آنکس که با غم تو شود آشنا, حسین

اعجاز چشم توست, به ما داده آبرو
آقا شود, به اذن تو اینجا گدا, حسین

محکم گره بزن دل ما را به زلف خویش
ای دستگیرِ در گُنه افتاده ها, حسین

آتش برای اهل جهنّم شود بهشت
فریاد اگر زنند همه یکصدا؛ “حسین”

آقا, قسم به روز جدایی زِ خواهرت
ما را مکن دمی زِ غم خود جدا, حسین

گودال قتلگاه تو شد بارگاه تو
ای کشته ی فتاده به صحرا رها, حسین

تنها دعای سینه زن تو شهادت است
بی سر کنار کشته ی من هم بیا, حسین

رضا رسول زاده

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

یک دیدگاه

  1. اید ارباب بخواهد که دلت شیشه شود
    سر پر شور و پراندوه ؛ پر اندیشه شود

    باید ارباب بخواهد که تعقل بکنی
    مثل رویای بهاری زمین گل? بکنی

    باید ارباب بخواهد پر تو باز شود
    دست های فلجت شهپر پرواز شود

    دیده ام؛ این که کمی از کرم ارباب است
    تا که بیدار شود مرده و هر کس خواب است

    عاقبت قفل جهان را نظرش باز کند
    چشم های دل ما را پسرش باز کند

    اربعین می شود و بغض جهان می شکند
    مشت خواهد شد و دندان بدان می شکند

    شاید این طور که پر روحیه و امیدم
    در مسیر نجف و کرببلایش دیدم

    که عزاداری این طایفه صاحب دارد
    در دل ماست اگر چهره ی غایب دارد

    قطره ی اشک عزا تا زنجف می چکد و
    تا به شش گوشه رسد غنچه کند بشکفد و

    هفت تا خوشه شود پر بکند عالم را
    غصه اش غرق تحیر بکند ماتم را

    گر چه دنیا به ستم پیشگی عادت دارد
    قوم نوحم بشوی ؛ظلم …نهایت دارد

    شال مشکی عزایی که شروعش نجف است
    حلقه ی دار شدن ..حلق ستمگر ،هدف است

    شعر شماره ۴۳
    زمان شعر محرم ۱۴۴۰(مهر۱۳۹۷)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا