شعر مدح امام حسين (ع)

شب جمعه

شب جمعه

هوس کربلا زده به سرم

چه غریبانه در شب جمعه

روضه خوان تو می شوم آقا

با دلخسته هر شب جمعه

رو به چشمان روشن مرقد …

چشم زوّار تو قد دریاست

در جوارضریح شش گوشه

روضه خوان تو حضرت زهراست

 

مرغ جان تمام سینه زنان

خوش نشسته به روی بام حسین (ع)

دستشان روی سینه می آید …

تا میآید به گوش … نام حسین (ع)

 

هرکسی دلبه عشق تو داده

می شودمحرم حسینیه … تا

بعد ِاتمام روضه می نوشد

چای تازه دم حسینیه را

 

حال من در میان روضه ی تو

شرح زیبای احسن الحال است

قاتل من… ولی به جان شما

مرثیّه های سخت گودال است

 

بعد ازاین که تن تو را بین ِ …

خاک گودال زیر و رو کردند

خیمه های تو را وجب به وجب

دشمنان تو جستجو کردند

 

پیکرزخمی تو را زیر …

حجم سنگین پاش … می بینم

دارم انگار با دو چشم ترم

صحنه ای دلخراش می بینم …

 

در پس ضربه های خنجر شمر

پیکرش تیغ می کشد … نبُرید

روی تلّ… در کنار عمّه ی خویش

دختری جیغ می کشد … نبرید

 اسماعیل شبرنگ

 

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

‫۲ دیدگاه ها

  1. ماجرای آن گهواره که باید یک روز پَسش بگیریم،
    باشد برای بعد…
    ناله زدن برای لالایی های خیس یک مادر هم برای بعد . . .
    امشب بیا
    از ناله ی غربت دختر زهرا کمی بمیریم . . .

    با ما همراه باشید….

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا