شعر مدح و مناجاتشعر مناجات امام حسين (ع)
منِ ناقابل اگر تشنهٔ دیدار توام
منِ ناقابل اگر تشنهٔ دیدار توام
از طفولیتم ارباب گرفتار توام
نیستم مستحق این همه لطف و کرمت
تا نفس میکشمای شاه بدهکار توام
جان زهرا بَرِ کسی مشت مرا باز نکن
هر چه هستم به تو وابستهام و خار توام
تو به پیشانیِ من مُهرِ قبولی زدهای
تا بدانند همه نوکر دربار توام
گریه کردن به تو را مادر من یادم داد
فخرم این بس که سیه پوش و عزادار توام
چه شود لحظهٔ مرگم همه بینند که من
دست بر سینهام و مات به رخسار توام
سعید خرازی