شعر شهادت حضرت زهرا (س)

بهانه ای که ندارند …

نشسته اند همه در کمین … تو را بزنند

نگاه کن , بنگر ..و .. ببین !… تو را بزنند

تعجب است همه با علی جدل دارند ؛

به کینه های قدیم آن و این , تو را بزنند

زیاد کار بدی نیست ؟ پیش چشم همه !!

همین که حمله کنند و … همین تو را بزنند ؟؟

چگونه شرم نکردند و رویشان می شد !!؟

علی نگاه کند … اینچنین تو را بزنند !!!؟

بهانه ای که ندارند لاجرم باید

گره زنند به دستان دین .. تو را بزنند

نگفت با خودش این را حسن که می بیند ؛

کنار خانه یتان بر زمین تو را بزنند

خدا به خیر کند این لگد زدن ها را

قرار بود که بد تر از این تو را بزنند …..

مجتبی کرمی

 

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا