شعر شهادت امام صادق (ع)

امام صادق علیه سلام

  زهر طرف به کمان تیر غم زمانه گرفت

دل مراکه بسی بود خون, نشانه گرفت

چو جدخویش علی سالها به خانه نشاند

ز دیدهام همه شب اشک دانه دانه گرفت

هنوزخانه زهرا نرفته بود زیاد

که آتشاز درو دیوار من زبانه گرفت

سپاهکفر به کاشانه ام حجوم آورد

مرابزمزمه و ناله شبانه گرفت

زباغفاطمه صیاد, مرغ سوخته را

دل شبآمد و در کنج آشیانه گرفت

سربرهنه و پای پیاده برد مرا

پی اذیتمن بارها بهانه گرفت

هنوزخستگی راه بود در بدنم

که خصمتیغ به قتلم در آن میانه گرفت

هزارشکرکه زهر جفا نجاتم داد

مرابموج غم از مردم زمانه گرفت

چه خوباجر رسالت گرفت آل رسول

که گهبزهر جفا گه به تازیانه گرفت

گرفتتاسمت نوکری زما«میثم»

مقامسروری و جاودانه گرفت

 

غلامرضا سازگار

 

 

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

یک دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا