از یُمنِ ذکر تو ندای رب گرفتیم
از مهر روی تو چنین مذهب گرفتیم
ما ذاکر ذکر خدای آسمانیم
از لحظه ای که نام تو بر لب گرفتیم
تا سر رسد ایام هجران تو ای دوست
هر روز و شب نغمه ی یارب گرفتیم
بر لب نوای یا اِلاه و یا اِلاه است
ما محفل انس تو را هر شب گرفتیم
در شام تنهایی و روز بی کسی ها
شور تو را هر دم به تاب و تب گرفتیم
بر پادشاهان جهان برگو بیایند
ما در مقام نوکری منصب گرفتیم
حالا بیا در حلقه ی چشم انتظاران
در روضه ای که ذکر یا زینب گرفتیم
محمد مبشری