شعر مناجات امام حسين (ع)

حسین جان

هر که برگردانْد رو از راه تو گمراه شد
آنکه دورت گشت، در چشمانِ تو دلخواه شد

فطرس آمد از پرِ قنداقه ات حاجت گرفت
خوش به حال آنکه از آقایی ات آگاه شد

بد زمین خوردم! بد آوردم! به وٱلله ِ قسم-
هر کجا دست من از دامان تو کوتاه شد

شهرت شش گوشه ات آنقدر بسیار است که؛
زائرت افلاک و عرش و کهکشان و ماه شد

آمدند و تو نگاهی کردی و رفتند و من
روزگارم روزگارم روزگارم آه شد

ناخدای نابِ کشتی نجاتی تا ابد
نوح آمد در حریمت خادم ِ درگاه شد

سایه ات روی سرش افتاد و پای ذکر تو
یوسف آزاد از شب و بی سرپناهِ چاه شد

پیش از آنکه دستِ مادر طفل بسپارد به نیل
تربتت را داد… پس موسی کلیم الله شد

 مرضیه عاطفی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا