شعر شهادت حضرت مسلم (ع)

یا مسلم ابن عقیل(ع)

مسلمت دارد به روی دار، خیلی حرفها
کار من را کرده اینجا زار، خیلی حرفها

دست من بسته، لب من زخم و چشمم تار شد
کُشت من را موقع افطار، خیلی حرفها

مادرت زهرا…علی… آتش… نه آقاجان ببخش
جا ندارد که شود تکرار، خیلی حرفها

کوفیان پای سر تو نرخ تعیین کرده اند
پخش شد در کوچه و بازار، خیلی حرف ها

با سه شعبه حرمله آید به جنگ اصغرت
گشته آقا گفتنش دشوار، خیلی حرفها

می خورد زینب زمین در کوچه های تنگ شهر
می زند با من در و دیوار، خیلی حرفها

دخترت اینجا غریبی می کند دق می کند
دخترت را می دهد آزار، خیلی حرفها

حرف معجر، گوشواره، پوشیه، خلخال شد
از تو پنهان مانده است انگار، خیلی حرفها

رضا دین پرور

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا