سپاه علی
اگر چه سنخیتی بین نور و ظلمت نیست
هر آنکه آمده اینجا بدون حکمت نیست
حریم فاطمه تنها برای محرم هاست
قسیم گر ندهد اذن گریه… قسمت نیست
قسم به قنبر و سلمان …علی نخواهد اگر
کسی به گرد تو توفیق دار خدمت نیست
برای فاطمه تنها خواص می گریند
برای این گوهر بی نظیر قیمت نیست
به غیر خانه زهرا ولو در این دوسه ماه
بهشت هم بروم حرف ناز و نعمت نیست
بدین حساب یقین نوکر حسینت هم
به قدر نوکر تو غرق جاه و حشمت نیست
بدین حساب کنیز شما ملک بانوست
گدای. کوی تورا ترسی از قیامت ننیست
بدین حساب مگو که حلال کن فضه
نفس کشیدن. او رحمت ات زحمت نیست
تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد
اگرچه حال مریضی به این وخامت نیست
چه برسرتو گذشته است ای سپاه علی
که سرو قد تو چون قبل راست قامت نیست
چگونه زد که به هم ریخت طاق ابرویت
چه کرده است که امید به مرمّت نیست
چگونه زد. که. تو از هرم درد تب کردی
چه کرده است که. مرگ از خدا طلب. کردی
سعید توفیقی