شعر وروديه محرم

سلام بیرق پرچم,سلام ماه عزا

سلام بیرق پرچم,سلام ماه عزا
سلام حضرت زینب,سلام خون خدا
دوباره آمده ایم و عزا به پا کردیم
برای ماتمان روضه ها به پا کردیم

صدازدیم بیایند باز سینه زنان
به روضه خوان محل گفته ایم روضه بخوان
بخوانی که مرد غریبی ز راه آمده است
و شاه خسته دل کم سپاه آمده است
هنوز هست طعامی و آب بسیار است
هنوز بر سرشان سایه ی علمدار است
اما امان ز غریبی امان ز سوز و نوا
امان ز حادثه ی تلخ دشت کرب و بلا
که از جماعت نامرد پشت پا خوردند
میان دشت بلا نیزه بی هوا خوردند
و رأس تک تک انصار را جدا کردند
چقدر به ذریه فاطمه جفا کردند

امیرفرخنده

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا