شعر شهادت حضرت علی اصغر (ع)

علی بخواب

از چه چنین تو در تب و تابی ؟ , علی بخواب
این ناله نیست مال بی آبی , علی بخواب
لالائیَم تـــــمام شد آخــــر عزیــــــزکم
دیگر چه گویمت که بخوابی؟ علی بخواب
گریه که میکنی به دلم چنگ میزنی
کُشتی مرا… چرا به عذابی؟ , علی بخواب
گهواره کنده شد , ز چه بی تاب تر شدی
با تو نبود او که کبابی, علی بخواب
«بد مادری برای تو بودم که میروی؟»
خسته زناله های ربابی؟ علی بخواب
فرقی برایشان نکند کوچک و بزرگ
در چشم حرمله تو حسابی… علی بخواب
بهر تقربِ به خدا تیر می زند
تو یک وسیله بهر ثوابی , علی بخواب
او عشق میکند که ببیند حسین را
وقتی به خون خود تو خضابی ,علی بخواب
بعد از تو میشود شب و روزم سیاه وتار
آخر تو نیستی که بتابی … علی بخواب
…….
آبی میان خیمه نداریم ماه من
این گریه ها نداد جوابی , علی بخواب….

جواد دیندار

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا