اصلا حسین جنس غمش مثل کیمیاست
ارباب ما حسابش از همه عالمی جداست
فهمیدم از حسین و منی پیغمبرم که او
آرام جان نه بلکه حسین جان مصطفاست
وصف حدیث من احب حسین را شنیده اید
دلداده حسین غرق یم لطف کبریاست
شاهی که اختیار دو عالم به دست اوست
آنکه سریر سلطنتش خاک کربلاست
دارد حیات دین نبی از دم حسین
محیی دین بخوانمش او را اگر رواست
حتما اجابت است دعا زیر قبه اش
خاک حریم قدسی ارباب ما شفاست
او کشتی نجات وچراغ هدایت است
قبله نمای ما سر پاک زتن جداست
مدیون خون اویم ومجنون خواهرش
آن خواهری که هستی او روی نیزه هاست
با پای نیزه میرود وپا به پای او
تا شهر شام خواهر دلخسته در نواست
حرفی بزن بگو جواب رقیه چه میشود
پرسد اگر ز من عمه تنشکجاست؟
مجید رجبی