شعر مدح و مناجات امام رضا (ع)

من‌وزیارت‌ِاو؛خواب یاکه بیدارم؟

همان‌قَدَرکه‌ ز اهل زمانه مایوسم
امیدوار به الطاف خسرو طوسم

هنوزهم‌که‌هنوزاست‌مثل‌کودکی‌ام
تمام سال پُر از اشتیاق پابوسم

حواس‌اوهمه‌جا‌به‌من‌است‌؛پس‌غم‌نیست
اگر کسی نگذارد محل به افسوسم

مرا صدازده‌ آقا دراین‌شب‌به‌خصوص
دلم‌خوش‌است‌که‌از؛زائرانِ‌مَخصوصم

من‌وزیارت‌ِاو؛خواب یاکه بیدارم؟
غلام‌این‌همه‌ بخشندگیِ مَلمُوسم

همین‌که‌درحرمش‌شد‌صدای‌من‌آزاد
چشید طعمِ اجابت؛دعایِ محبوسم

سگ‌ِسیاهم‌وخُدّام‌؛جای سنگ زدن
نموده اند نوازش به بال طاووسم

اگرنفس‌نکشم در هوای آبی صحن
همان‌صنوبر بیچاره‌ام‌که‌می‌پوسم

مرا ز طعن زَراندوزها کُجا باکی‌ست؟
که‌کاسه‌لیسی‌‌این‌سُفره‌است‌قاموسم

به لطف او که اَمینُ‌اَلله ست دور شده
گزند از سر دنیا و دین و ناموسم

محمّد قاسمی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا