شعر مدح و مناجات امام زمان (عج)

آقاجانم

عمری مرا تو بیشتر از من دعا کردی
من معصیت کردم ولیکن تو حیا کردی

دادی جوابم را تو بی چون و چرا اما
چون و چرا کردم مرا وقتی صدا کردی

ای وای از آن نیمه شب هایی که آقاجان
من خواب بودم تو به حالم گریه ها کردی

من که همیشه جای مرهم ، درد تو بودم
ماندم برای چه تو دردم را دوا کردی

دورت بگردم من ، فقط بین رفیقانم
حق رفاقت را تو جانانه ادا کردی

از یاد برم عزت من از کجا بوده
از بس به این سائل عطای بی ریا کردی

غم نیست گر بسته است بر رویم همه درها
وقتی در ِ رحمت به روی من ، تو وا کردی

آقا دعا کن زنده باشم من ببینم که
تو در مدینه چار تا جنت بنا کردی

جانم فدای سفره ام البنینی که
هر صبح شنبه در مدینه تو به پا کردی

 محمد حسین رحیمیان

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا