آمدم ای شاه
فرشته در حرمت جان نثار می آید
نسیم سوی شما بی قرار می آید
دلِ شکسته کسی آمده حرم حالا
دم ضریح ببین وصله دار می آید
نوایِ«آمدم ای شاه..»در حرم جاری ست
نوا به گوش همه آشکار می آید
علی و حیدر کرار کشور مایی،
هزار میثم اگر سمت دار می آید
غلام و شاه و غنی و فقیر فرقی نیست
بشر به هر سِمت و اعتبار می آید
زِ جای جای جهان آمدند پابوست
که زائر از همه قشر و تبار می آید
گدا به قصد گدایی، مریض قصد شفا
یکی نگو که به قصد شکار می آید
رسیده آهوی خسته به درگه سلطان
رسیده تا که بگوید به کار می آید
شب است و ماه شبانه رسیده محضرتان
همان که پیش شما شمس وار می آید
فدای رأفت شاهی که قول داده خودش
زمان سختی زائر سه بار می آید
قسم به جان جواد و به پهلوی زهرا،
بگو امان تو از شرِ نار می آید
به قصد گریه برای حسین آمده ام
به چشم های ترم حال زار می آید
امان از لحظاتی که زینبش فرمود
که لشکر این همه دورت چِکار می آید؟
رسیده حرمله با تیر و شمر با خنجر
سَرآخِرش سر تو نیزه دار می آید
بیا و پیک سحر بانگ از این حرم سر دِه
بگو که جمعه شَهِ تکسوار می آید…
مجتبی دسترنج ملتمس