شعر مدح امام حسين (ع)

از روز اول

گریه بود اولین صدا, آری! , روزاول که چشم وا کردیم

کشته‌ی اشک! همه اسم تو را , باهمان اشک‌ها صدا کردیم 

شیر می‌داد مادر و فکرش , پیش ششماهه‌ی تو بود انگار

شیر مادر اگر که کم خوردیم , به «علیاصغر» اقتدا کردیم 

داشت کم کم سه سالمان می‌شد, چقدریک سه ساله شیرین است

با گل خنده در دل بابا خودمان راچه خوب جا کردیم 

سیزده ساله… اهل درد شدیم, باتو بار آمدیم و مرد شدیم

زیر یک تانک یا دم شمشیر… , عهدرا موبه مو وفا کردیم 

یاد «اکبر» جوان شدن هم داشت,رفتنش قد کمان شدن هم داشت

کاش می‌شد دوباره برگردد, … چقدر با تو هی دعا کردیم 

تشنه بودیم رفت و آب آوَرد, رفتآب آوَرَد, شراب آوَرد

دل سقا شکست و جاری شد باده‌ای کهدر آن شنا کردیم 

هر کجا بوی سیب می‌آید, عاشق تو: «حبیب»می‌آید

پیر گشتیم و این جوانی را نذرمیخانه‌ی شما کردیم 

افتخار سیاه‌پوشی را از غلامِسیاهتان داریم

این دل, آن خاک تیره بود, که بعد,با نگاه شما طلا کردیم 

بیت «حُرّ» می‌رسد به آغوشت, بازبا دیده‌ی خطاپوشت

نظری کن اگر دوباره در این بیتکوچک هم اشتبا کردیم 

تا که دیدیم ربنایت را زیر بارانتیر می‌خواندی

ما نماز درست و بی عشقِ همه‌ی عمررا قضا کردیم

با تو اینبار در نماز شدیم, بر سرنی چه سر فراز شدیم

شعله از مثنوی زبانه کشید, راز نیرا که برملا کردیم 

شب سوم دوباره برگشتیم, در پیپیکر پدر گشتیم

بدن پاره پاره‌ای دیدیم, فکر یکتکه بوریا کردیم 

دل عاشق تبش که بالا رفت, از غمتتا به حال اغما رفت,

کمی از تربت تو بوئیدیم درد اینسینه را دوا کردیم

 

قاسم صرافان

 

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

یک دیدگاه

  1. سلام
    اگر نا امید شدی خدا را به یاد آور…
    هر وقت مطلب جدید گذاشتید خبرم کنید خوشحال میشم بازم بهتون سر بزنم.
    لطفا با نظراتتون من رو همراهی کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا