متفرقه

اشکِ روضه

هرگز نمی‌گویم که این‌ها نامسلمانند
یا اینکه چیزی از مسلمانی نمی دانند
اما کسانی که به اشکِ روضه خندیدند
روز قیامت از گناه خویش گریانند
لعنت به آنهایی که با تو دشمنی کردند
رحمت به آنها که پشیمان و پریشانند
یک روز حُر و طیّب و روزی رسول ترک
عالم همه مشغول ذکر یا حسین جانند

در خوابمان هم این مصیبت را نمی‌دیدیم
دلتنگی شبهای هیئت را نمی‌دیدیم

دسته روی ممنوع ، زنجیر و علم ممنوع
در کوچه های شهر ، شور و ذکر و دم ممنوع
شال عزا ، پیراهن ما را بغل میکرد
او همدم اشک است ، اما اشک و غم ممنوع
عمری سماورهای هیئت چارقل خواندند
دفع بلا دارند ، اما چای هم ممنوع
دلخوش به روز اربعین بودیم که گفتند
حتی پیاده رفتنِ سمت حرم ممنوع

در خوابمان هم این مصیبت را نمی‌دیدیم
دلتنگی شب های هیئت را نمی‌دیدیم

دلمرده ایم و اشک ما آب حیات ماست
این چشمه های اشک نه ، رود فرات ماست
ما بین طوفان مانده ایم و تازه فهمیدیم
آقای ما همواره کشتی نجات ماست
توبه شکستیم و دوباره راهمان دادند
این عشق ، راه بازگشت از سیئات ماست
آقا ، کریم و مهربان ، مولا ، صفات اوست
نوکر ، گدا ، بیچاره و تنها ، صفات ماست

در خوابمان هم این مصیبت را نمی‌دیدیم
دلتنگی شبهای هیئت را نمی‌دیدیم

 احمد ایرانی نسب

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا