شعر مدح و مناجات امام زمان (عج)
امام زمان عج الله
بی عبورت کوچه ها بن بست دارد بی گمان
ظلم پشتش عده ای سرمست دارد بی گمان
زرق و برقی شد تمام سادگی هایی که بود
مال دنیا بنده ای دربست دارد بی گمان
تلخ تر از زهر جای دین به خورد مردم است
دست فتنه شیوه ای تردست دارد بی گمان
از گناه خلق فهمیدم که در تآخیر تو
پشت پرده مکر شیطان دست دارد بی گمان
پای مجنون در گٍل صحرا فرو مانده بیا !
عاشقی با گریه ها پیوست دارد بی گمان
نزد چشمانت برایم آبرویی هست هنوز؟
نوکر آیا ارزش یک ” هست ” دارد؟ بی گمان !
توحیدشالچیان ناظر