شعر شهادت حضرت علی اصغر (ع)
امشبو یه مادری پریشونه
امشبو یه مادری پریشونه
زیر لب لالا لالایی میخونه
آروم و قرار نداره پسرش
انگاری دیگه بنا نیس بمونه
صدای گریه همه جا پیچیده
تشنگی امون اصغر بریده
مگه شیرخواره چقد طاقت داره
خدا میدونه فقط چی کشیده
توی گریه انگاری میگه بابا
هی صدا میزنه پشت هم بیا
نکنه که فک کنی تنها شدی
علی اصغر تو مونده به خدا
زره و خوودشو در آورد حسین
غصه ها و بغضشو میخورد حسین
با علیش میرف به میدون بلا
ولی اروم به خدا میمرد حسین
وسط معرکه حرمله رسید
زودی اومد و کمونشو کشید
تیری که برای مرد جنگیه
زد و در جا حنجر علی برید
تا که فهمید کمر رباب شکست
چونکه باورش نشه چشماشو بست
اما پر پر شده غنچه رباب
زیر لب زمزمه کرد و می نشست
حالو روزمو میبینی حرمله
از کدوم فرقه و دینی حرمله
حنجر کوچیک سه شعبه نمیخواد
الهی که خیر نبینی حرمله
جواد قدوسی