شعر مدح و مناجات امام زمان (عج)

امـــر فـــرج

بس نیـسـت آقـا نیمـه ی شعبان بی تو*
خسته شدم از دست این دوران بی تو
آقا بیـا چـون رفته رفته سست گردیـد
در بیـن هـر سیـنـه همـان ایمـان بی تو

گـلـدان بی گل که دگـــــر ارزش نـدارد
زیبـا نمـی گـردد دگـــــر گـلــدان بی تو
ای قاری خوش صوت عالم ختم گردید
آنــقــــدر در مــــاه خــــدا قـرآن بی تو
آقــا بـیـــا تـا بـشــنــوم تـرتـیـــل از تو
همـراه آن تـنـزیـل و هـر تـاویــل از تو

از عمـق جـانـم می کنـم امشب دعایت
آقــا بـه قــربـــان وجــود بــا صـفـایـت
همــراه خوبـان در نمـاز شب تو امشب
نــام مـرا هـم می بـری در ربـنـایـت؟؟؟
آری نـدیــده عـاشـق رویـت شــدم مـن
از هجـر تـو تـنـگ است مولا دل برایت
ای کـاش کـه بانـگ انـا الـمـهـدی بیـایـد
تـا پُـر شـود عالـم سـراسـر از صـدایـت
مـهـدی بیـا روشـن شـود دنـیـا ز نـورت
خوشحال کن یک عالمی را با ظـهـورت

صاحـب زمـان ای مهـدی موعود برگـرد
ای وارث صـــوت خــــوش داود برگـرد
جانـی دوبـاره بر همـه امشـب عطا کـن
در ایـن شـب فرخنده و مسعـود برگـرد
دست خـدا پشت و پنـاهـت بـاشـد آقـا
هرجای این عالم که هستی زود برگـرد
طاغوت ها هستند امروزه چـو نـمـرود
دین می شود بی تو چنان نابود برگـرد
محتاج دستـان توایـم ای منـجـی دیـن
تـعـجـیـل در امـر فـرج!!! الله!!! آمـیــن

از دوری ات آقـــا نــدارم مـن تـحـمــل
تـا کـه بـیـایـی بــر خـدا کــردم تـوکـل
تـا کـه بـیـایـی خوانـده ام اشفع لنـا را
بر دامـنـت امشـب زدم دسـت تـوسـل
گـر بـشـنــوم از راه مـی آیـی عـزیــزم
سـر مـی گزارم زیـر پـایــت بی تـعـلـل
گـر بـودن مـن مـانــع امـــر فـــرج شـد
من می کنـم جـان دادن خـود را تقـبـل
ای کـاش قبـل از مردن ای تنـهـا ترینم
از دور حـتـی شـد تـو را یک دم ببینـم

سید محسن حبیب اله پور

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا