شعر مدح و مناجات اميرالمومنين (ع)شعر ولادت اميرالمومنين (ع)

اوصاف حیدر

اهل زمین هستی ولی بالانشینی
تنها تو در عالم امیرالمومنینی
مداحیِ تو نیست کار یک زمینی
وقتی‌ که درماندست علامه امینی

توصیف اوصافِ تو کار راحتی نیست
بین ملک جُز گفتن از تو صحبتی نیست‌

عرش خدا کانونِ رفت و آمد تو
چرخ زمین و آسمان‌ها در یَد تو
خورشید، کم آورده پیش گنبد تو
جبریل، از جاروکشان مرقد تو

ملک سلیمان پیش این مرقد حقیر است
این بارگاهی که تو داری بی نظیر است

درد مرا امشب مداوا کرده‌ای تو
به‌به چه شوری در من احیا کرده‌ای تو
«مردانگی» را خوب معنا کرده‌ای تو
با قاتلِ خود هم مدارا کرده‌ای تو

هرگز دهانت را به ناحق وا نکردی
در زندگی با هیچکس بد تا نکردی

بال ملائک فرش راه زائرینت
نهج‌البلاغه مَملُو از نُطق متینت
کر شد فلک از خطبه‌های آتشینت
دشمن هراسان از نبرد سهمگینت

چشم عدو از دیدنت وحشت گرفته
اسلام با شمشیر تو قدرت گرفته

از عشق و احساسات مالامال بودی
درکوچه‌ها هم‌بازیِ اَطفال بودی
معیارِ ارزشیابیِ اَعمال بودی
عادل‌ترین مأمورِ بیت‌المال بودی

هرگز در این موضوع کوتاهی نکردی
از سهم بیت‌المال خودخواهی نکردی

دینِ نبی تا روزِ محشر، وامدارت
مرگ و حیاتِ ما همه در اختیارت
هستم یکی از نوکرانِ بی‌شمارت
دل را مرانی یا علی جان از مدارت

با نام و یادت الفتی دیرینه دارم
از کودکی مهر تو را در سینه دارم

محمد زوار

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا