می نویسم سر خط، مرد خطر یعنی تو
تیغ بالای سر فتنه و شر یعنی تو
سورهی فتح و سلیمانِ ظفر یعنی تو
ها علیٌ بشرٌ کیف بشر یعنی تو
دوستداران تو با عرش برابر هستند
سینهچاکان تو با کعبه برادر هستند
شعر در وصف تو ای شاه سرودم، امروز
واژه در مدح تو از عرش ربودم امروز
میشوی ذکر مناجات و درودم امروز
من به کعبه به خدا سجده نمودم امروز
قبله در ماه رجب سمت تو آقا آمد
کعبهای بود در این کعبه به دنیا آمد
صدف کعبه در این لحظه پر از دُر شده بود
خانه از عرشنشینان خدا پر شده بود
فاطمه بنت اسد غرق تحیر شده بود
درک میلاد تو بیرون ز تصور شده بود
دو سه روزی که شده کعبه ز عطرت لبریز
معتکف بود حرم با تو شد ایام البیض
برکت رفته از آن خوان که در آن نیست نمک
فکر کردم که در این واژه چه چیزیست “نمک”
صد و ده بار علی و صدو ده چیست، نمک
نان این سفره حسینش شده، کافیست نمک
نمکین عشق علی شد ابدی و ازلی
برکت سفرهی شیعه است حسین بن علی
کیست این، معرکهدار همهی جولانها؟
کیست این، پیر و امیر همهی ایمانها؟
کیست این، خطبهی کولاک همه توفانها؟
کیست این اُسّ و اساس همهی بنیانها؟
مست شو با لب خورشید، لب ماه بگو
أشهد انّ علیّاً ولی الله بگو
ناگهان پرده برانداخته حق میبینی
مست از خانه برون تاخته حق، میبینی
نرد عشقی به خودش باخته حق، میبینی
چهره را مثل علی ساخته حق، میبینی
چه شرابی است که کعبه شده میخانهی او
این علی کیست که زهرا شده پروانهی او
ساقیا، ای که شراب تو چشیدن دارد
ناز از نرگس مست تو کشیدن دارد
پابرهنه به طواف تو دویدن دارد
وقت جانکندنمان روی تو دیدن دارد
جان ناقابل من پیش تو مثل برگ است
مستی دیدنت آقا سکرات مرگ است
یا علی ای که خودت هم هدفی، هم راهی
بندهی حقی و در بندگی خود شاهی
کهکشان هستی و خورشیدترینی، ماهی
آیهی «أنفسنا»، نفس رسول اللهی
این تو بودی که به بتهای تهی «لا» گفتی
نیمه شب، وقت خطر، جای پیمبر خفتی
ای پیمبر تو بگو مرد خطر کیست، علی
وسط معرکهها شیرجگر کیست، علی
قاتل عبدود و دافع شر کیست، علی
یار غارند همه، سینه سپر کیست، علی
باید ای شیعه به خصمش برسانی لعنت
بر فلانی و فلانی و فلانی لعنت
صاحب تیغ دو لب، لب به سخن باز کن و
خطبه بینقطه بخوان، با سخن اعجاز کن و
زمزم کعبه، شبی زمزمهای ساز کن و
تا ثریای خودت فاطمه پرواز کن و
بگو ای شعر تو یک مصرع دیگر داری
آینهدار تو زهراست، برابر داری
کعبه معنا شدهای تو، لک لبیک علی
قبلهی ما شدهای تو، لک لبیک علی
شاه و مولا شدهای تو لک لبیک علی
ذکر زهرا شدهای تو لک لبیک علی
مینویسم سر خط، مرد خطر یعنی تو
ها علیٌ بشرٌ کیف بشر یعنی تو
امیر عظیمی