بنده ای آلوده ام داری هوایم را حسین
آمدم تا بشنوی سوزِ صدایم را حسین
رد نکن دست نیازم را که بیچاره شوم
بار دیگر مستجابش کن دعایم را حسین
نامه ی اعمال من تیره شده امشب بیا
خط بزن از نامه ام جرم و خطایم را حسین
رو به هرکس که زدم درد مرا درمان نکرد
باز تنها از تو میخواهم دوایم را حسین
از همه دل کنده ام تنها به تو دل داده ام
تا ببندی در همین جا دست و پایم را حسین
ای که از داغ تو حالا عالمی گریان شده
بیشتر کن رزق اشک و ناله هایم را حسین
کاش میشد بینمان آقا نباشد فاصله
دوری ات کم میکند حجب و حیایم را حسین
در همین شبها بده با یک نگاهی از کرم
اذن رفتن اربعین کرببلایم را حسین
روح الله پیدایی