شعر شهادت حضرت زهرا (س)

به کارشان آمد

وقتی از کوچه نا امید شدند آتش و در به کارشان آمد

هرچه سیلی افاقه ای ننمود هیزم تر به کارشان آمد

ریسمان هست دست حیدر هست , این وسط آن غلاف کارش چیست

احتیاجی نبود اوّل کار  , دست آخر به کارشان آمد

هرچه در چنته شقاوت بود یک به یک پشت خانه رو کردند

بدتر از ضربه لگدها میخ , صدبرابر به کارشان آمد

مرتضی – کوه استقامت و صبر – هیچ طوری ز پا نمی افتاد

به در بسته خورده بودند و داغ همسر به کارشان آمد

تیغشان در غلافشان خشکید گرچه آنجا سر تو را نزدند

سالها بعد در ته گودال تیغ و خنجر به کارشان آمد

چونکه دیدند سینه ما را جز به این شعله ها نمی سوزند

خیمه های غروب عاشورا شعله ورتر به کارشان آمد

شهر بعد از تو جور دیگر شد کوچه های مدینه شد کوفه

آنچه اوّل سر تو آوردند بار دیگر به کارشان آمد

محسن ناصحی

 

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

‫۱۲ دیدگاه ها

  1. سلام و عرض ادب.
    شهادت مظلومانه ی خانم فاطمه الزهرا سلام الله علیها رو تسلیت عرض میکنم.
    به روزم
    یا علی مدد
    پروانه شدم شعله به پای تو نگیرد
    این حادثه بر هیچ کجای تو نگیرد

    پهلو زدم آنقدر که مسمار بیفتد
    تا موقع رفتن به عبای تو نگیرد

  2. چرا شب غم ما را سحر نمی آید؟
    چرا از یوسف زهرا خبر نمی آید؟
    عزیز فاطمه یک دم بیا به محفل ما
    مگر به مجلس مادرپسر نمی آید؟

    یا فاطمه جان یاریمان کن تا روزی که فرزندت بیاید و انتقام سیلی ات را بگیرد

    (قنوت این شبهای آقا امام زمان پر از غصه است برای اینکه از غصه های آقا کم کنیم
    ۵صلوات هدیه به روح مقدس بانو)
    التماس دعا
    یازهرا

  3. یا حق
    وصیتی دلانه
    اگه بعد ما یه روزی به امام رضا زدی سر
    روضه زهرا بخونید جای ما تو صحن گوهر
    مرو مادر مرو مادر…………مادر تازه جونم
    مرو مادر مرو مادر……….مادر قامت کمونم
    وای…………………………
    خونمون سیاه ز دوده……..رخ مادرم کبوده
    به تنش نشونه داره……..جای تازیونه داره
    مادرم…..مادرم……مادرم……………مادرم
    سلام
    ما را دعا کن
    یازهرا(س)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا