بوی خدا
هرکس که گفت حسین بوی خدا گرفت
دردیدگان حــــضرت صدیقه جاگرفت
درچشم شیعه شعبه ای از حوض کوثر است
این رزق را ز حضـــــرت خیرالنسا گرفت
وقتی دلم به سنگ زمانه شکسته شد
من اســــــمه دوا شد قلبم شفا گرفت
محتاج خوان لطف تو هستیم و والسلام
هرسائل تو شهرت حاجــــتروا گرفت
هرکس که ایستاده میان دو تا حــــــرم
دل از طواف ومروه وسعی صفا گرفت
افتاده باز کار دلم با نوای تو
این بینوا نوا ز نی نینوا گرفت
بایدبرای سجده به تربت رکوع کرد
شاید که پای تذکره مهررضا گرفت
هرکس دخیل پنجره فولاد طوس شد
حتما برات یک سفر کربلا گرفت
دستم ز دامن همه عالم جدا که شد
دست مرا دو دست ز پیکرجدا گرفت
خون خدا که از رگ تو ریخت یا حسین
قلب زمین شکست قلب خــــــــدا گرفت
دشمن برای بردن انگشــــــــــــتری تو
روزه گرفت و ختم هزارهل اتا گرفت
قـــرآن به زیر سمّ ستوران ورق ورق
والفجر آن جدا شد و بر نیزه جا گرفت
جسمت به خَاک و برسرنیزه سرت فراز
بی سر شدی و سروری شیعه پا گرفتَ
صمد علیزاده