نوکران تو آبرو دارند
دائما با تو گفتگو دارند
بینشان حرفی از تیمم نیست
چونکه با اشک خود وضو دارند
طیب الله به شیر مادرشان
هر چه هست از دعای او دارند
با بهشت خدا عوض نکنند
یا حسینی که در گلو دارند
وقت مردن در انتظار تواند
غیر از این هم چه آرزو دارند؟
مثل نام شریفتان هر جا
می نشینند رنگ و بو دارند
نذر لب های تشنه می بخشند
قطره آبی که در گلو دارند
ذکرشان بین روضه های شما
پدرم مادرم فدای شما
نوکران با امید می میرند
چون محاسن سپید می میرند
در غمت روز شان شب تار است
صبحشان که دمید می میرند
چونکه یک عمر نوکری کردند
عاقبت هم شهید می میرند
روضه ی قتلگاه وقتی که
به گلوشان رسید می میرند
یا لثارات و یا حسین بر لب
بین گفت و شنید می میرند
لحضه ی احتضار می گویند
یا حسین شهید….می میرند
تویی ارباب و ما گدای شما
پدرم مادرم فدای شما
رضا حمامی آرانی
آقا سلام ایواله خیلی شعر قشنگی بود