شعر مناجات امام حسين (ع)

حسین جان

باز این چه شوری بود عالم را خبر کرد
دنبال خود حور و ملک را در به در کرد
تا خوب گردد زخمهایت چاره‌ای نیست
باید برایت اشک‌ها را بیشتر کردمهرت میان سینه خاموشی ندارد
هرقطره اشک این روضه‌ها را شعله ور کرد
عشق تو ما را می‌کشد آخر حسین جان
اما چگونه می شود بی عشق سر کرد
باز این چه داغی بود در دل‌ها نشسته
ما را هوای ماتم تو خون جگر کرد
از تک تک ماها برایت گریه کن ساخت
روزی که از این کوچه‌ها زهرا گذر کرد
وقتی که زهرا بانی هر مجلس توست
در روضه ات هر کس که دیر آمد ضرر کرد
هر روز را با روضه ی راس بریده
با گریه های بی امان شب را سحر کرد
با روضه ی بزم شراب و خیزرانش
میسوخت وقتی یاد لب های پدر کرد
می دید طفلی شیرخواره هر زمانی
یاد غریبیِ رباب بی پسر کرد
با هر بهانه هر زمانی روضه می خواند
از کوچه از بازار هر جاکه گذر کرد.‌..
مهدی شریف زاده

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا