شعر ولادت حضرت زينب (س)

حضرت زینب سلام الله علیه

با خبر کرد نسیمی همه ی دنیا را

 متلاطم شده دیدند دل دریا را

گل سرخی که می از قطره ی شبنم می زد

مست می کرد ز بوی نفسش صحرا را

چه صفایی چه هوایی چه دلی داشت زمین

شور می داد ز حال خوش خود بالا را

چشم هایی به روی چشم دگر وا شد و بعد

 دل مجنون کسی برد دل لیلا را

بین آغوش برادر چقدر آرام است

چقدر ناز ربودست دل بابا را

گوییا بار دگر حضرت پیغمبر دید

 عکسی از ماه رخ کودکی زهرا را

زینت خانه ی مهتاب به دنیا آمد

 زینب حضرت ارباب به دنیا آمد

چهره اش منعکس از طلعت روی زهراست

 عشق بازیش از آن حال و هوایش پیداست

حضرت زینب کبری خودش اقیانوسیست

 گرچه چشمان پر از گوهر نابش دریاست

اگر عباس علمدار صف کرب و بلاست

 از ازل تا به ابد پرچم زینب بالاست

مادری کرد برای سه امامش زینب

 پس ولایت به پرستاری او پا برجاست

سوره ی مریم قرآن نمی از تفسیرش

وسعت روح بزرگش چقدر نا پیداست

بهترین خوبترین خواهر دنیا آمد

 حضرت فاطمه ی دیگر دنیا آمد

مسعوداصلانی

نمایش بیشتر

‫2 دیدگاه ها

  1. شعر "بهار بی تو "تقدیم به حضرت صاحب الزمان عج در آستانه عید نوروز

    باز هم میرسد بهار،ولی

    باز پاییز سرد در راه است

    ای بهار همیشگی بازآ

    بی تو عمر بهار کوتاه است

    …………………………………

    باز هم میرسد بهار،ولی

    بی تو از زندگی دلم سیر است

    بی تو عید و بهار را چه کنم

    عید هم بی تو سرد و دلگیر است

    ……………………………………

    باز هم میرسد بهار،ولی

    بازهم عاشق تو دلتنگ است

    ای حضور تو سبزترین فصول

    بی تو فصل بهار بی رنگ است

    …………………………………….

    باز هم میرسد بهار،ولی

    عاشقت بیقرار و بیتاب است

    بعد از این عاشقانه میگویم:

    عید،روز ظهور ارباب است

    شعر از: سعید محمدی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا