شعر مناجات با خدا

خدای من

من کیم اون که تو رو یادش رفت
من کیم اون که همش بد کرده
تو همونی که همش منتظری
بلکه این بنده ی بد برگرده

من همونم که نخم پاره شد و
تو به یک مو شده بندم کردی
من همونم که زمین خوردم و تو
بازم از خاک بلندم کردی

من یه عمره که فراری شدم و
تو یه عمره من و برگردوندی
یه شبم با تو نموندم اما
تو یه عمره پای این بد موندی

آی خدا بالم و وا کن بپرم
آخه من تو قفسم می میرم
با تموم بدیایی که دارم
به مُحرم نرسم می میرم

علّتی داره خودم می دونم
که منِ مرده رو باز جون دادی
من یه شب خرج مُحرّم شدم و
تو یه ماه کارم و سامون دادی

به حسینی که براش می میرم
ازخودم یه مدته بدم میاد
اخه من هرچی که بد هم باشم
دوس دارم حسینت و خیلی زیاد

خوبا رو خودت سوا کردی ، ولی
من یه عمره تو دلم آتیشه
ای خدا از تو چه پنهون که هنوز
من به حُر خیلی حسودیم میشه

محسن ناصحی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا