شعر شهادت حضرت زهرا (س)
خودم عصای توهستم
خودم عصای توهستم بیابیا مادر
توراقسم به دل مرتضی بیامادر
نمیزنم سخنی باعلی ولی چادر
نگفته فاش کندرازکوچه رامادر
تمام قصِّه آن گوشواره که گم شد
مشخَّص است دراین صورت وصدامادر
پریده رنگ من ولرزه صدایم را
دلیل نیست مگر سیلیِّ جفامادر
سند که پاره شد وروی خاکهاافتاد
بلارسید و زد و زار ومبتلا مادر
برای رفتن اندوه جاودانه بخوان
دعای ندبه که آید امید ما مادر
حسین ایمانی
برخیزید طفلان بی تاب فاطمه… برخیزید که علی را بیش از این طاقتی نمانده…
برخیزید که دیگر فلک را برای شنیدن "اللهم عجل وفاتی سریعا" قراری نیست… برخیزید..
سلام
ضمن تسلیت ایام شما را به خوانش و نقد یک رباعی دعوت می کنم
موفق و ÷یروز باشید
یاعلی!
با یک غزل جانسوز از جناب لطیفیان به روزم
آسیابت یک طرف افتاده بستر یک طرف
چادر تو یک طرف افتاده معجر یک طرف
یا علی مدد
چاکر آقا مرتضی و دوستان زحمتکش
سلام
خسته نباشید
به روزم
یا علی
التماس دعا?