شعر شهادت امام رضا (ع)

دارالشفا

درد هرچه بیشتر، از تو دواها بیشتر
میرسی اصلاً به داد بینواها بیشتر

من خودت را خواستم، دارو و درمان پیشکش
گرچه در صحنت شده دارالشفاها بیشتر

دورم و بر پنجره فولاد تو دل بسته ام
واشده از من گره با یارضاها بیشتر

حاجت من را نده اما توقع می کنند
از در باب الجواد تو گداها بیشتر

در سرازیری قبر آقا بفریادم برس
چونکه مانوسیم آنجا با شماها بیشتر

دستمزدم را بده بر دیگران چونکه مرا
میکُشد اشک نرفته کربلاها بیشتر

زهر سوزاندت؛ زدی ناله ولی هرگز نشد
پابه پای ناله هایت سرصداها بیشتر

دست و پا کمتر بزن در خاک حجره، چون شده
یاحسین ما در این صحن و سراها بیشتر

پیش زینب رفت بر بالاترین نیزه سرش
پیکرش می رفت اماّ زیر پاها بیشتر

از تنش هرکس لباسی یا ردایی بُرده بود
دور گودالش شده حاجت رواها بیشتر

رضا دین پرور

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا