شعر مناجات امام حسين (ع)
دارد بنای عفوت
گفتند خالق تو، دارد بنای عفوت
با سر دویده ام چون دارم هوای عفوت
از روسیاهِ بدکار یک بار، دل نکندی
جرم مرا نوشتی، یک عمر پای عفوت
حسّ غریبه ها را اصلاً ندارم اصلاً!
تو عاشق گنهکار، من آشنای عفوت
خواب از سرم پریده، از بسکه گریه کردم
دنبال خود کشیده، من را صدای عفوت
سربار بودم اما من را بغل گرفتی
بار عذابم افتاد، بر شانه های عفوت
خون مرا بریز و ترس مرا مریزان
چون بیشتر می ارزد، خوف و رجای عفوت
بی آبرویی ام را اهل کسا خریدند
آخر مرا کشیدند، زیر عبای عفوت
قبل از تو که ببخشی، دیدم حسین بخشید
لطف حسین نگذاشت، جایی برای عفوت
یارب گدای ارباب، دارد هوای ارباب
با تذکره بگو که این هم بجای عفوت
رضا دین پرور