هر کس به دام عشق تو افتد اسیر نیست
آنکه گدای خوان تو باشد فقیر نیست
گشتم درون تک تک آیات حق ولی
سمت بهشت غیر نگاهت مسیر نیست
وقتی که گفته اند شفاعت به دست توست
در روز حشر گریه کنت سر به زیر نیست
ام البنین خجل شده باور نمی کند
لب های توست آنچه که دیده کویر نیست
بیرون نیاور از حرمت شیرخواره را
چون در کمان حرمله تیر ست شیر نیست
با سنگ و چوب بر بدنت حمله می کنند
وقتی کمان و نیزه و شمشیر و تیر نیست
حتی شکار می شود اینجا لباس تو
اینجا کفن برای تو غیر از حصیر نیست
عالیه رجبی