از خواب چون به یاد تو بیدار می شوم
با ناله ی دعای فرج یار می شوم
هر چهره ای که در دو جهان دلبری کند
تنها اسیر روی تو دلدار می شوم
با یک نگاه نافذ تو “ایُّهَا العَزیز”
از چشمه سارِ عشق تو سرشار می شوم
وقت غروب جمعه که دلگیر می شود
آماده بهر لحظه ی دیدار می شوم
در غفلتم که وقت گنه ناظر منی
آنجا که پیش دیده ی تو خار می شوم
احساس می کنم که مرا می کنی قبول
وقتی دخیلِ دستِ علمدار می شوم
یک “یا حسین” باعث تغییر حال ماست
وقتی دوباره عبد گنهکار می شوم
وقتی که مادر تو دعا می کند مرا
سوی تو می پَرم چو سبُکبار می شوم
گَرد و غبارِ شالِ عزاداریِ تو را
با نقد جان خویش خریدار می شوم
رضا رسول زاده