دل عاشق
از ازل قلب گرفتار عزادار شماست
این دل عاشق بیمار عزادار شماست
کعبه و بتکده و دیر و کلیسا به کنار
مسجد و میکده این بار عزادار شماست
همه شهر سیه پوش عزای تو شده
ماه من کوچه و بازار عزادار شماست
بوی اسپند عزا میرسد از هر طرفی
من که دیدم در و دیوار عزادار شماست
پرچم مشکی و شال و علم آماده شده
چشم بارانی و نمدار عزادار شماست
لاله ی سرخ و گل نسترن و یاس کبود
شاه دین جمله ی گلزار عزادار شماست
فطرس و جمع ملائک به سر و سینه زدند
فاطمه با غم بسیار عزادار شماست
زیر ایوان نجف بودم و فریاد زدم
حضرت حیدر کرار عزادار شماست
نوح در نوحه به سر میزد و عیسی میگفت
روز و شب احمد مختار عزادار شماست
در حدیثی که نبی خوانده و فرموده به ما
تا ابد خالق دادار عزادار شماست
دختر شیر خدا را به اسیری بردند
زینب آن لحظه ی دشوار عزادار شماست
کعب نی بر لب و دندان تو می خورد مدام
خواهرت مجلس اغیار عزادار شماست
سیلی و زخم زبان خورد و جسارت شده بود
دخترت لحظه آزار عزادار شماست
گرچه سرها به سر نیزه شد ای شاه شهید
از سر نیزه علمدار عزادار شماست
سعید مرادی