روی ماهت
آندم که روی ماهت از پرده بر ملا است
ما را از این سعادت کی دیده ی جلا است؟
بر فیضِ تو رسیدند آن خیلِ نازنینان
جانا عنایتی کن کی نوبتی ز ما است
روی خِجل از آنم این خواهشت نمایم
زیرا جمالِ ماهت در چشمِ بی خطا است
ای کوکبِ فروزان بر ما بشارتی ده
آن صبرِ بی قرارت در پرده تا کجا است؟
هر چند دل بنالد در انتظارِ رویت
این ناله در فراقت خود موجبِ رضا است
دستِ توسل ما آن ساحتِ مقدّس
در کارِ حضرت حق صد حکمت و قضا است
در لاله های زهرا (س) یک لاله ای بجا است
آن بوی خوش به جانها هر لحظه آشنا است
خوش باشد آن زبانی در مدحتِ تو باشد
هر کس تو را ستاید در طاعتِ خدا است
فرخنده باد آنروز در قابِ چشم یاران
خرّم از آن جهانی سرتاسرش صفا است
کون و مکانِ عالم نائل ز آن وجودند
عالم ز اقتدارت اینگونه پا به جا است
در وصلِ روی ماهت ما طالبِ امیدیم
رمزِ سعادت ما در سایه ی هما است
هم سایبانِ رحمت هم رحمت آفرینی
دستِ کرامتِ تو مانندِ کیمیا است
ای آفتابِ هستی یک لحظه رخ بتابان
حقّا که روی ماهت مجذوب و دلربا است
در انتظارِ آنیم آدینه ای بیاید
بینیم ماهِ نرگس از پرده بر ملا است
یارب نما ز لطفت امرِ فرج میسّر
این حاجتِ دلِ ما گو پس به کی روا است؟
هستی محرابی